شهر مشهد از جمله شهرهایی است که زائران و توریست های بسیاری جهت بازدید از این شهر سیاحتی و زیارتی توسط تورهای هوایی مشهد به آن سفر می کنند یکی از این جاذبههای تاریخی مشهد و بسیار مورد توجه آرامگاه ارسلان جاذب از سرداران سلطان مسعود غزنوی مرتبط با دوران غزنویان و طبق کتاب ( معماری ایران ، پیروزی شکل و رنگ) آرتور اپهام پوپ متعلق به اوایل قرن چهارم هجری است که دارای قدمتی بیش از هزاران سال مقبره ای گنبدی شکل کوتاهی با پایههای هشت ضلعی است که بر روی مکعبی با ارتفاع ۱۰متر استوار است با وجود نبود دانش در فن گوشه سازی با مهارتی خاص انجام شده است.
این بنا در نمای بیرونی بدون هیچ تزئینی و به سادگی تمام اجرا شده که منارههایی با ارتفاع ۴۰ متر و قطر حدود۵/۵ متر پایه با صد پله و ۵/۲ متر در بالا طراحی شده است ؛ این بنای مربع بر پایه دیوارهای ضخیمی، ۵/۲ متر، استوار شده است و از هر سو یک در دارد، چهار دیواری به هشت ضلعی و سپس شانزده ضلعی و بالاخره به دایره ختم میشود و مانند بناهای فیروزآباد و سروستان که از معماری دوره ساسانی با یک تفاوت که همان مورد نظر و توجه ما است، وجود دارد به این صورت که برای یک مقبره وجود چهار در، چندان منطقی به نظر نمی رسد بنابراین چهار طاقی سنگ بست یک مقبره مربوط به دوره اسلامی نیست و تزئینات موجود در دیوارهها و نیز چهار روزنه گوشههای زیر سقف که به ترتیب روبروی هم قرار دارند مؤید آتشکده ای قدیمی است، اما مهمترین مطلب شباهت های میان این بنا و یک نقاشی دیواری، کشف شده در آسیای مرکزی نشانگر نفوذ آئین بودائی و هنر همراه با آن در خطه خراسان است ، در اواخر قرن دوره ساسانیان و اوایل قرون عصر اسلامی ایران شرقی شاید شباهتهایی بتوان یافت.
این نقاشی توسط گروههای باستان شناسی فرانسوی در بامیان یافت شده که یک بنا با گنبدی پخ و کوتاه را به نمایش میگذارد که در قسمت میانی آن مجسمه بودایی قرار دارد که در نهایت بررسی ها منتج به این می شود که گنبدی با این معماری ساختاری از ایران به آسیای مرکزی رفته است (بنای آتشکده) و دوباره از آسیای مرکزی به افغانستان آمده و شاید از افغانستان همین بنا به شکل یک معبد بودایی به ایران که منظور خطههای شرقی خراسان بازگشته است و گنبدهای بسته و بسیار کوتاه بودایی تحت تاثیر معماری ایرانی، آتشکده، به گنبدهای باز و بادگیر تبدیل گشته است .
آتشکدههایی ساده با این ساختار و برخی تزئینات داخلی و تصاویر سنتی ایرانی نیز به آسیای مرکزی افغانستان رفته که من جمله آنها تصویر خدای ماه موجود در آثار هنری بامیان و ترکستان چین است و بوداییها از آتشکدههای زرتشتی ایران شرقی بدون کوچکترین تغییر شکل به عنوان مراکز خیریه مذهبی استفاده میکنند مسلمانان ایرانی نیز صدها آتشکده را با صلح و احترام به مسجد مبدل کردند..
اما در داخل آن تزئینات آجری و نقاشی بسیار زیبایی قابل رؤیت میباشد از سوی دیگر در قسمت داخلی گنبد کتیبه های زیبایی از خط کوفی آجر کاری شده که این بنا را به قدیمیترین اثر دوره اسلامی در مشهد مرتبط می سازد ،که طبق نظر کارشناسان کتیبهها آیات ۳۴ و ۳۵ سوره انبیاء، کلمه الملک الله و آیه ۱۰۱ سوره یوسف همچنین آیه ۲۴ و ۲۵ سوره یونس متن کتیبه پیرامون چهار ضلع بناست که به خط کوفی گچی با تزئینی سفید رنگ بر روی زمینهای از گل و برگ دیده می شود که همان نفوذ هنر بودایی است اکنون بخش زیادی از آن شکسته و یا فروریخته که قابل خواندن به صورت کامل و واضح نیست.
در تالیفات قرن یازدهم هجری قمری نیز در تذکره دولتشاه سمرقندی به رباطی به نام سنگ بست اشاره شده و قبر ارسلان را در آن مکان میدانند که اکنون تنها ویرانهای بیش نیست و به جای آن رباط سنگ بست جدیدی به دستور علی شیر نوایی ساخته شد که (هرتسفلد ) به آن اشاره نموده است.
دیدگاهتان را بنویسید