کیش دارای یک ساحل مخصوص بانوان برای شنا است. این مطلب به قلم یک گردشگر خانم و تجربه او از این پلاژ نوشته شده است.

تاکنون چندین بار به موضوع مقررات دولتی در ایران پرداخته‌ایم که مطمئن هستم همه تا حدی با آن آشنا هستید. مقررات دولتی به خانم‌ها اجازه نمی‌دهد که روسری خود را بردارند، و اساسا همه‌ی خانم‌ها در ایران باید حجاب داشته باشند. حجاب به معنای نقاب و این چیزها نیست؛ بلکه شامل یک روسری کوچک و لباس‌هایی می‌شود که تنگ یا بدن‌نما نیستند. پس اگر به کیش سفر کردید، نمی‌توانید بیکینی بپوشید و به ساحل بروید. این مقررات احتمالا تنها دلیلی هستند که باعث شده دوبی گردشگران بیشتری نسبت به کیش داشته باشد.

اما نگران نباشید؛ هنوز هم می‌توانید بیکینی بپوشید و به ساحل بروید، اما کمی فرق دارد. خیلی‌ها این شیوه را می‎پسندند و خیلی‌ها نیز آن را دوست ندارند. این به شما بستگی دارد که در این باره چگونه فکر کنید. من فقط تجربه‌ی خود را بازگو می‌کنم. ساحل خصوصی خانم‌ها، یک منطقه مجزا با زمینی تمیز و زیبا است که فقط به خانم‌ها اختصاص داده شده است. این مکان که «پلاژ» نام دارد، چندان بزرگ نیست اما آن‌قدرها هم کوچک نیست. دیوارهایی در اطراف این ساحل وجود دارد تا از سایر نقاط مجزا باشد.

شما می‌توانید به راحتی به این پلاژها بروید؛ مینی‌بوس‌هایی در ورودی هتل‌ها تعبیه شده که می‌توانید از آنها برای رفتن به ساحل خصوصی خانم‌ها یا «پلاژ بانوان» استفاده کنید که معادل همان ساحل خصوصی است. وقتی به پلاژ رسیدید، حدود ۵ دقیقه پیاده‌روی دارید تا به درب ورودی برسید.

برای ورود به پلاژ اجازه ندارید تلفن همراه‌تان را داخل ببرید، چون خیلی از افرادِ آنجا مذهبی هستند و دوست ندارند در عکس‌های شما باشند. شاید عجیب باشد، اما جزئی از قانون است و باید رعایت کنیم. هرچند خیلی برایم سخت بود، چون تمام آهنگ‌های مورد علاقه‌ام داخل تلفن همراهم بود و دوست داشتم در ساحل به آنها گوش کنم.

در ورودی اول تلفن‌های همراه خود را تحویل دادیم و یک بلیط گرفتیم، بعد برای خرید بلیت داخل رفتیم. هر نفر باید ۱۲ هزار تومن برای بلیت بپردازد که حدود ۳ یورو تمام می‌شود. بعد باید تمام کیف‌ها و ساک‌های‌مان را از دستگاه اشعه ایکس عبور می‌دادیم و در سوی دیگر تحویل‌شان می‌گرفتیم. این مسئله هم خیلی برایم عجیب بود که چرا کیف‌های‌مان را می‌گردند. من می‌خواستم به ساحل بروم، قصد معامله‌ی مواد مخدر که نداشتم. به هر حال، کیف‌های‌مان را تحویل گرفتیم و رفتیم تا یک کمد بگیریم. آنها بلیط تلفن همراه‌مان را گرفتند تا برای‌مان نگه دارند، چون به زعم آنها افرادی هستند که بلیط های خود را گم می‌کنند. کمدها کلیدِ دستبندی داشتند که تنها کافی است آن را جلوی بارکدخوان بگیرید تا درب کمد باز شود.

ما بیکینی‌های خود را در خانه پوشیده بودیم و دیگر نیازی به تعویض لباس نداشتیم. بیرون رفتیم. باد شدیدی می‌وزید و نجات غریق گفت که داخل آب نرویم، چون خطرناک است. آب هم خیلی سرد بود. توصیه‌ی من به شما این است که اگر به برنزه کردن و آفتاب گرفتن اهمیت می‌دهید، در طول تابستان به کیش سفر کنید، چون خورشیدِ زمستان به اندازه کافی شما را برنزه نمی‌کند، هرچند کیش در فصل زمستان بهترین آب و هوا را دارد، بنابراین همه چیز به اولویت شما بستگی دارد.

در داخل ساحل، یک مکان به ماساژ اسپا اختصاص داشت که در آن خدمات درمانی اسپا، ماساژ درمانی و ماساژ سنگ داغ ارائه می‌شد. یک سالن آرایش مو هم بود که موی شما را با مدل‌های دلخواه پیرایش می‌کرد. چند رستوران کوچک هم بود که آب میوه‌های تازه، فست‌فود، غذاهای ایرانی و میان‌وعده می‌فروختند. قیمت آنها کمی بالاتر از قیمت‌ مغازه‌های بیرون از پلاژ بود. یک مغازه هم بود که روغن برنزه و روغن ماساژ و محصولات ضد آفتاب می‌فروخت که من از آنها استفاده نمی‌کنم.

ما حدود ۲ ساعت آنجا بودیم، ساحل از ۹ صبح تا ۴ بعدازظهر باز است. حدود ۳ بعدازظهر بود که ما ساحل را ترک کردیم و هوا در حال سرد شدن بود. ساحل فوق‌العاده تمیز بود، بدون سر و صدا، و هیچ کس مزاحم شما نمی‌شد، آسایشِ کامل. بعد دوش گرفتیم، لباس پوشیدیم و تلفن‌های همراه خود را تحویل گرفتیم تا از پلاژ خارج شویم. تاکسی‌هایی هم بود که منتظر مسافر بودند. سوار یکی از آنها شدیم و به خانه برگشتیم.

(راستش را بخواهید، وقتی از آرامش حرف می‌زنم، آن‌قدرها هم بی‌معنی نیست)